مقاله ارزش سخن تحت فایل ورد (word)
مقاله ارزش سخن تحت فایل ورد (word) دارای 10 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله ارزش سخن تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله ارزش سخن تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله ارزش سخن تحت فایل ورد (word) :
ارزش سخن
اشاره
بررسی تاریخ تحول زندگی انسان نشان دهنده آن است که « زبان» به عنوان بزرگترین و مهمترین عامل ارتباطی، نقش مهمی در انتقال تجربهها، عواطف و اطلاعات داشته است و از این رودیگران از پیمودن مسیرهای طی شده معاف شده و این
بر سرعت پیشرفت و ترقی بشر افزوده است.
از سوی دیگر نحوه این ارتباط ، عوامل دیگری بوده که توانسته بر کیفیت، تأثیر و نفوذ آن بیفزاید. بدین معنا که هر اندازه کلام از منطق، عاطفه، صداقت، صراحت و روشنی بیشتری برخوردار بوده،به همان میزان نیز بر نفوذ آن بر مخاطب یا مخاطبان افزوده شده است.
این ویژگی قرنها، همچنان پابرجا مانده، لیکن در دهههای اخیر، علاوه بر ارتباطات بین فردی درمحیط های شخصی، دامنه خود رابه ادارات و سازمانها نیز وسعت داده است و در این میان روابط عمومیها بیش از سایر بخشهای یک سا
زمان، نیازمند برخورداری از این ویژگیها و فنون آن هستند. مقاله حاضر، این مهم را مورد بحث قرار داده است.
نگاهی گذرا به تعاریف روابط عمومی و وظایف مختلف
ی که برای این واحد سازمانی در نظرگرفته شده، به سهولت ما را با فراوانی واژههای به کار رفته چون : تفاهم ،پیام، ارتباطات، رابطهو تبلیغ رو به رو میکند که همه آنها بر اهمیت نقش « ارتباط» تأکید و تکیه دارد . به عنوان مثال در تعاریفی روابط عمومی چنین معرفی میشود: « داشتن رابطه خوب با دیگران»1 ، «انجام کار خوب و مفید و بیان و تبلیغ این اقدامات»2، « سلسله اقداماتی برای ایجاد ارتباط و حسن رابطه و تفاهم و آشنایی به منظور جلب همکاری مراجعه کنندگان، مشتریها و عموم»3، و یا « تلاش ها و اقدامات آگاهانه و برنامه ریزی شده و سنجیده برای استقرار و کسب تفاهم متقابل بین یک سازمان و گروههای مورد نظر آن» .4
بدین ترتیب مشاهده میشود که در روابط عمومی، « ارتباطات» نقش بسیار مهم و کارآمدی دارد. از این رو شایسته است در مورد مهارتهای لازم ارتباطی بحث و گفت و گو شود، لیکن قبل از آن ارایه تعریفی از « ارتباطات» ضروری است. در این زمینه گفتنی است که صاحب نظران دانش ارتباطات انسانی، به طرق مختلفی با این واژه برخورد کرده و هر یک به جنبه خاصی از آن تکیه داشتهاند. به طور مثال پروفسور دین بارنلوند، ارتباطات را کلمهای که بیانگر ا
یجاد معنی است، تعریف میکند.5 « دکتر علی اکبر فرهنگی» در کتاب « ارتباطات انسانی» ، اظهار میدارد که گروهی معتقدند ارتباطات با تفهیم و سرو کار دارد و گروهی دیگر عقیده دارند که ارتباطات به فهم معنی نیازمند است لیکن وی مینویسد: « ارتباطات، تفهیم و تفاهم و تسهیم تجارب و دانستههای خود با دیگران است.»
از سوی دیگر ارتباطات در جامعه انسانی وظیفه مهمی را بر عهده دارد که از آن جمله است:
1 – وظیفه پیوستگی: بسیاری از ما از این رو به ارتباطات رو میآوریم تا به دیگران بپوندیم و خود را با دگرگونیهایی که از آن حادث میشود، سازگار کنیم.
2 – وظیفه اطلاعاتی و استدراکی: موجب افزایش استدراک از طرف مقابل یا افزایش اطلاعات میشود.
3 – وظیفه تأثیر گذاری : گاه انسان به منظور تحت تأثیر قرار دادن دیگران، تحمیل سلیقه یا عقیده و یا اثبات حقانیت خود برای دعوت دیگران از آن طریق استفاده میکند.
4 – وظیفه تصمیم گیری: اخذ تصمیم نیازمند کسب اطلاعات است و ارتباط بین افراد این وظیفه را بر عهده میگیرد.
5- وظیفه تصدیق: در برگیرنده پذیرش مداوم یا غیر مداوم یک تفکر، باور، رفتار، محصول، تصمیم و غیره است. به عبارت دیگر از طریق ارتباطات سعی در منطقی کردن تداوم یا توجیه در گستگی برخی از دگرگونیها که در قبل، مورد پذیرش ما قرار گرفتهاند، میکنیم.
به هر حال، تلاش پی در پی صورت می گیرد تا در نهایت یک ارتباط مؤثر برقرار شود. یعنی فرستنده پیام بتواند، منظور خود را به طور کامل به گیرنده پیام برساند و این نیازمند م
هارتهایی است که برخی از آنها عبارت است از:
1 – صحبت از روی آگاهی
اولین شرط برای داشتن ارتباط فوق، سخن گفتن از روی آگاهی و اطلاع است. همان گونه که میدانیم، هر مقدار آگاهی انسان ازموضوعی بیشترباشد، بهتر و زیباتر میتواند درباره آن صحبت کند و بر عکس هر اندازه اطلاع وی کم و اندک باشد، به همان میزان به ابهام، کلی گویی و پراکندگی صحبت او اضافه میشود. در واقع آگاهی، بر قدرت استدلال م
یافزاید. چنانکه آوردهاند: « هرکس از قوه استدلال بهرهمند تر باشد، مدعای خود را بهتر در اذهان جای میدهد، هر چند به زبانی روستایی سخن گوید و علم بلاغت نیاموخته باشد.»6 لذا امتناع شنونده و ارضاء و جوابگویی صحیح به چون و چراهای او،رابطهای مستقیم با قدرت استدلال و توانایی گوینده و آگاهی وی به موضوع و مقتضیات کلام دارد.
2 – استفاده از سند و مدرک
برای آن که سخن ما مقبول و مطلوب شنونده قرار گیرد، پسندیده است تا در صحبتهایمان به جا و مناسب از سند و مدرک معتبربهره گرفته وسخن خود را با کلمات نغز تزیین کنیم. آن چنانکه گفتهاند. « همان طور که در سازندگی یک بنا، به آرایشها و عوامل تزیینی نظیر گچبری، آینه کاری، گل آرایی و … احتیاج است تا آن ساختمان صورتی زیبای مطلوب یابد و شایسته زندگی و پسند ارباب ذوق شود، در سخن گفتن نیز زینت هایی لازم است تا سخن گوینده، رنگ هنر به خود گیرد و از حرفهای عادی متمایز شود.7
3 – استفاده نکردن از شایعه
عدم ایجاد شایعه و درمیان نگذاشتن سخنانی که از واقعیت دور است ، بر ارزش کلام میافزاید. باید توجه داشت که اگر محور اصلی و زمینه عمده صحبت بر شایعه استوار باشد، ترویج گوینده به عنوان فردی رویایی که به دنبال موضوعات عبث میباشد معرفی شده و مردمان سخن اورا به چیزی نمیخرند.
4 – دوری از بیان واقعیات غیر قابل درک
همان طور که میدانیم، گاه حجم و عمق واقعیت بیش از ظرفیت ذهنی و روانی افراد است، به همین دلیل اگر تصور شود که صحبتهای گوینده ممکن است مورد قبول شنونده قرار بگیرد،بهتر است از طرح آن خود داری شود تا از ارزش سخن کاسته نشود.چنانکه آمده است: « هر چه گویی راست گوی و لکن راست به دروغ مانند مگوی که دروغ به راست مانند به از راست به دروغ همانا که آن دروغ مقبول بود و آن راست نامقبول پس ازراست گفتن نامقبول بپرهیز ت
ا چنان نیفتد که مرابا امیر … افتاد.»8
5 – توجه به محدوده فکر و اطلاعات شنونده
این عامل در کنار مورد فوق، مجموعه گویایی است از یک واقعیت که گاه سخن ممکن است، در حد اطلاعات طرف مقابل نباشد و یا او به دلیل برخورداری از کم سوادی، تعصب، خرافات و یا جبههگیری و تجاهل نتواند یا نخواهد حقیقتی را بپذیرد و سپس در رفتار و افکار خویش تغییری به وجود آورد. از این رو سخن باید به فراخور اطلاعات و فهم شنونده آن مطرح شود، تا مف
ید افتد.
6 – مودبانه گفتن:
بهره گیری از ادب در ارایه مطلب به ارزش و بهاء آن میافزاید. بحث و گفت و گو ر در گستره ادب نگه میدارد و سبب آن میشود تا طرف مقابل نیز از همان شیوه استفاده کند و بدین ترتیب حرمت ها حفظ شود. چنانکه شیخ اجل سعدی میفرماید: « بزرگش نخوانند اهل خرد/ که نام بزرگان به زشتی برد.» 9
7 – استفاده از شیوه درست سخن گفتن
سخن گفتن یک هنر است و برای آن ویژگیهایی چون: شمرده سخن گفتن، استفاده از کلمات مناسب، مؤدب گفتن، دوری از پراکنده گویی و ابهام و …را بر میشمارند و بر خوش آهنگی کلمات تأکید میکنند . بدین معنی که کلمات خوش آهنگ عامل مؤثری در جذابیت و زیبای سخن است و نقش اصلیشان آن است که القاء پیام را به ذهن شنونده صحیحتر و سریعتر عملی سازد و در ایجاد فضای ادراکی و عاطفی مشترک بین شنونده و گوینده کمک کند، به گونهای که خوش آهنگی و زیبایی کلمات و توازن جملات نیز وسیله ساز انفعالات شنونده است. در این خصوص گفته اند: « لفظ باید قالب معنی باشد، همچنان که کفش برای پا و جامه برای تن، اگر کوچکتر یا بزرگتر از اندازه باشد، تن به رنج است. در سخنی اگر لفظ وافی به معنی نبوده و نقص و قصور آن باشد، مراد معلوم نشود و اگر لفظ بیش از معنی باشد آن نیز ملالت میآورد.10
8 – بهره گرفتن از نظر مخاطب
این روش از جمله بهترین و مؤثرترین شیوههای حفظ و تقویت ارتباط است بدین معنا که سخنان وی برای نمایاندن حقیقت و مفاهیم به خودش مورد استفاده قرار گیرد و از استدلالهای وی برای قانع کردنش استفاده شود.
9 – اجازه صحبت به شنونده دادن
یکی از علتهایی که از میزان توجه مخاطب میکاهد و بردامنه توج
ه او تأثیر منفی میگذارد، عدم اجازه سخن گفتن از جانب گوینده است . در واقع مخاطب نیز باید فرصتی برای اظهار نظر داشته باشد تا نسبت به ادامه ارتباط تمایل نشان دهد. حال اگر فردی با چنین وضعیتی روبرو شود و آن گاه که سخن میگوید، احساس کند به حرفهایش توجهی نمی شود بالطبع هر سخنی بر وی بیاثر خواهد بود . زیرا اغلب ما علاقهمندیم که دیگران در مقابل گفتهها و اعمال ما عکس العمل نشان دهند و هیچ کس بیاعتنایی را دوست ندارد، زیرا بیاعتنایی باعث سلب اطمینان میشود و این امر ممکن است به حدی برسد که طرف مقابل را از ادامه ارتباط منصرف کند.
10 – بهره گرفتن از رفتارهای غیر کلامی
آدمی علاوه بر حرف زدن، از طریق حرکات چهره، سر، دست، چشم ، طرز ایستادن و نگاه کردن نیز به ایجاد ارتباط و بیان احساس میپردازد و بدین ترتیب عواطف قویتری را به شنونده منتقل و او را به ادامه گفت و شنود ترغیب ویا از آن منصرف میکند . احساس خوشنودی حاصل از این موقعیت بر تقویت ارتباط میافزاید.
11 – سئوال کردن
پرسش و کنجکاوی نسبت به موضوع مورد گفت و گو، علاقه به مطلب را میرساند و نیز بر تمایل گوینده به ادامه سخن میافزاید. به عبارت دیگر، زمانی که احساس کند مطلب مورد صحبت به علاقه شنونده نزدیک است وی نیز علاقه بیشتری به ح
فظ ارتباط به خرج میدهدو این بر تأثیر پیام بر طرفین میافزاید.
12 – گوش کردن
یکی از مهم ترین موانع برقراری ارتباط مؤثر، عدم درک پیام از دو ط
رف ارتباط است. بنابراین کسی که از نظر ارتباطی دارای مهارت است باید به گونهای عمل کند که ارسال کننده پیام احساس کند، او منظورش را
فهمیده است که شرط این فهمیدن، درست گوش کردن است.
این موارد، مختصری بود از مهارتهای ارتباطی که از جمله نیازهای فردی روابط عمومیها محسوبن میشود امید است این ارتباطات زمینه تفهیم، تفاهم و تسهیم تجارب و دانسته را فراهم کرده و موجب پیشبرد امور روابط عمومیها شود.
کلمات کلیدی :